کلبه کوچک روانشناسی



تاثیر دین ورزی و حضور در کلیسا در مصرف داروهای سخت و مواد مخدر 

این برسی پرسشنامه ای شامل 532 دانش آموزِ کلاس های 9 تا 12 از سه دبیرستان متعلق به شهری بزرگ در ساحل شرقی ایالات متحده میشد .مولفان یادآور شده اند که (حضور در کلیسا ) معیار مطلوب دین ورزی در برسی های مربوط به دین و مصرف مواد بوده است .اما چون این معیار با سایر متغیرها اشتباه میشود آنان گمان کرده اند که دین ورزی شخصی ممکن است معیار مناسب تری باشد .

نتایج این برسی مولفان را به این نکته رهنمون شد که (حضور در کلیسا ) با مصرف مواد رابطه منفی نداشت بلکه (دین ورزی شخصی ) مثل نیایش خصوصی و مطالعه کتاب  مقدس با مصرف مواد رابطه منفی داشت .

در واقع نتایج نشان دادند که دین ورزی شخصی بر حسب گزارش خود اشخاص با مصرف داروی سخت همبستگی منفی دارد 

منبع روانشناسی دین بر اساس رویکرد تجربی دکتر محمد دهقانی صفحه 589


Philosophy of religion is the philosophical examination of the themes and ،

concepts involved in religious traditions as well as the broader philosophical task of reflecting on matters of religious  significance including the nature of religion itself, alternative concepts of God or ultimate reality, and the religious significance of general features of the cosmos (e.g., the laws of nature, the emergence of consciousness) and of historical events (e.g., the 1755 Lisbon Earthquake, the Holocaust).

Philosophy of religion also includes the investigation and assessment of worldviews (such as secular naturalism) that are alternatives to religious worldviews.

Philosophy of religion involves all the main areas of philosophy: metaphysics, epistemology, value theory (including moral theory and applied ethics), philosophy of language, science, history, politics, art, and so on.

 

 

فلسفه دین عبارت است از بررسی فلسفی مضامین و مفاهیم دخیل در سنتهای دینی و
همچنین وظیفه فلسفی گسترده تر تأمل در موضوعات با اهمیت مذهبی از جمله ماهیت دین ، مفاهیم جایگزین خدا یا واقعیت غایی و اهمیت دینی ویژگی های کلی کیهان (به عنوان مثال ، قوانین طبیعت ، ظهور آگاهی) و وقایع تاریخی (به عنوان مثال ، زله لیسبون 1755 ، هولوکاست).
فلسفه دین همچنین شامل تحقیق و ارزیابی جهان بینی (مانند طبیعت گرایی سکولار) است که جایگزین جهان بینی دینی است.
فلسفه دین شامل همه زمینه های اصلی فلسفه است: متافیزیک ، معرفت شناسی ، نظریه ارزش (از جمله نظریه اخلاق و اخلاق کاربردی) ، فلسفه زبان ، علم ، تاریخ ، ت ، هنر و غیره.
 
 

 

Site source

https://plato.stanford.edu/entries/philosophy-religion/

 


تعریف روانشناسی دین عبارت است از : بررسی و مطالعه روانشناختی دین. روانشناسی دین می­خواهد بررسی و تبیین کند که به لحاظ روانشناختی دین چیست؟ چرا انسان دیندار است یا نیاز وی به دین از کجا سرچشمه می­گیرد؟ دین با چه ساختار یا ساختارهای روانشناختی مرتبط است؟ چه ارتباط یا ارتباطهایی با دیگر ساختارهای روانشناختی دارد؟ عواقب و پیامدهای دین به لحاظ روانشناختی چیست؟ در سطح فرد، دین و مفاهیم دینی چگونه شکل می گیرد و طی چه فرایندی تحول می­یابد؟ آیا زیربنا یا اساس زیست شناختی و عصب شناختی برای دین وجود دارد؟ اگر بله این زیربنا چیست و کجا است؟

 

هدف این گروه پژوهشی از یک سو بررسی و مطالعه عوامل روانشناختی گرایش به دین، عوامل روانشناختی موثر در کیفیت دینداری، آثار دینداری در روان انسانها و  بررسی همه جانبه روندهای گوناگون زیست شناختی و روانشناختی است که بر رشد و پویایی پدیده­های دینی در زندگی­های فردی حاکم هستند. از سوی دیگر هدف این گروه پژوهشی مطالعه، تحقیق، فهم، توضیح و تبیین نقشی است که دین در رفتار و زندگی فردی و اجتماعی افراد ایفا میکند .

 

ماموریت این گروه پژوهشی عبارت است از طراحی، سازماندهی و اجرای پروژه های پژوهشی بنیادی و توسعه ای در خصوص بررسی و تبیین نقش دین در زندگی فردی و اجتماعی افراد و نیز جمع آوری، بررسی، نقد، آموزش و نشر دیدگاهها و رویکردهای نظری موجود در خصوص روانشناسی دین.

موضوعات مورد علاقه و بررسی در این گروه شامل زیر موضوعاتی از قبیل ساختارها و فرایندهای روانشناختی درگیر در دین مانند شناخت، عواطف، انگیزش، ادراک، توجه، بنیادها و زیربناهای زیست شناختی و عصب شناسی دین، پیامدهای روانشناختی دین مانند سلامت و  بهداشت روان، تصور از خدا، تحول دینداری در چرخه حیات (از کودکی تا سالمندی)، تعامل و روابط دین با مولفه های تاثیر گذار بر فرایندهای روانشناختی مانند فرهنگ و عوامل اجتماعی، سنجش و اندازه گیری و آزمون سازی، ارزشهای دینی و معنوی، تعاملات دین و معنویت، تمایلات معنوی و نیازهای معناگرایی، دریافتهای فراشناختی مانند شهود و الهام و فرایندهای فرا روانشناختی می باشد.


ویلیام جیمز 

ویلیام جیمز William James فیلسوف و روانشناس معروف آمریکایی در سال ۱۸۴۲ در نیویورک زاده شد.او فیلسوف آمریکایی و بنیانگذار مکتب براگماتیسم بود. وی در زمینه روانشناسی و فلسفه مطالعات عمیقی داشت و به عنوان پزشک نیز به فعالیت مشغول بوده است.

نخستین نقطه عطف در روان شناسی دین، با سخنرانی های جیمز در سال های 1901 و 1902 م، به دست آمد. ویلیام جیمز (1902 م، به نقل از نیلسن،  2001 م)، معتقد است که دین، یک مذاکره و مبادله است؛ ارتباطی هشیار بین روان با قدرتی خارق العاده که روان به آن، احساس وابستگی کرده، و دین از طریق روان، به فرد وارد می شود. بنا بر این، از نظر جیمز، دین، ممکن است احساسات، اعمال و تجارب شخصی افراد در تنهایی شان باشد، البته تا جایی که خود را در رابطه با آنچه الهی و مقدس است، می بینند. از نظر وی، دینِ برخاسته از عقل سلیم» و دینِ ناشی از روح بیمار»، با هم تفاوت دارند (کیس بالت، 2002 م). همچنین جیمز، بین دو مفهوم دین مؤسّسه ای» و دین شخصی»، تمایز قایل شد: دین مؤسّسه ای، به یک گروه یا سازمان مذهبی، اشاره دارد و نقش مهمی در فرهنگ جامعه ایفا می کند؛ امّا دین شخصی، به تجربه های خصوصی فرد، اشاره دارد که می تواند بدون توجّه به فرهنگ باشد (نیلسن، 2001 م). جیمز (1902 م، به نقل از نیلسن، 2001 م) معتقد بود که دین انسان، عمیق ترین و خردمندانه ترین چیز در زندگی اوست. جیمز، به فهم تجربه های دینی شخصی، بسیار علاقه مند بود و از جزم اندیشی، متنفّر بود (نیلسن، 2001 م). بنا بر این، از نظر جیمز، دین، ممکن است احساسات، اعمال و تجارب شخصی افراد در تنهایی شان و البته در ارتباط با امر الهی و مقدّس باشد. از آن جایی که این ارتباط، ممکن است اخلاقی، جسمی و یا آیین دینی باشد، بنا بر این، آشکار است که دینی که در الهیات، فلسفه و یا سازمان های کلیسایی، بعداً رشد می کند، با این دین، متفاوت است. در واقع، تجربه های شخصی، ممکن است تمام ساعات ما را پر کند بدون این که ما حتّی الهیات را در نظرگرفته باشیم و یا به کلیسا رفته باشیم.

جیمز می کوشید تا به دین، مفهوم کاربردی بدهد؛ بنا بر این، اعتقاد داشت که دین، عبارت خواهد بود از تجربه و احساسِ رویدادهایی که برای هر انسانی در عالم تنهایی و دور از همه وابستگی ها روی می دهد، به طوری که انسان از این مجموعه در می یابد که بین او و آن چیزی که امر الهی» می نامد، رابطه برقرار کرده است (خدایاری و همکاران، 1380 ش؛ به نقل از آزموده، 1383 ش).

در واقع، جیمز، این طور گفته است که در هر دین، نوعی آگاهی به چیزی که اله» نامیده می شود و نیز نوعی واکنش در برابر آن، وجود دارد. اگر چنین باشد، یک شیوه بسیار ثمربخش در مورد طبقه بندی ادیان، این است که در مورد هر یک، سؤال کنیم که ابتدا خدا (یعنی تعلّق واکنش دینی) را در کجا جستجو می کنند؟ و او را در چه جایی قرار می دهند؟ و در درجه اوّل، چه واکنشی نسبت به وی به عمل می آید؟ (امامی کندوانی، 1381 ش).


با سلام خدمت همراهان گرامی 

در این پست قصد داریم به معرفی شخصیت هایی در چهار مکتب اصلی روانشناسی دین بپردازیم

 

چهار مکتب اصلی روانشناسی دین عبارتند از 

1-مکتب روسیه 

در مکتب روسیه اشخاصی چون ایوانویچ گورجیف وجود دارند .

 

2-مکتب آلمان

در مکتب آلمان شخصیت هایی همچون فروید ، اریکسون هستند .

 

3-مکتب فرانسه 

در مکتب فرانسه اشخاص معروفی همچون پیاژه و پیر ژانه وجود دارند .

 

4- مکتب انگلیسی آمریکایی

در مکتب انگلیسی آمریکایی شخصیت هایی همچون ویلیام جیمز ،ادوین استارباک هستند .


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مبل خونه دانلود کتاب مبانی نظری و فرایند طراحی شهری دکتر پاکزاد اطلاعات و راهنمای حل جدول دانلود جزوه هندسه یازدهم ریاضی سالم زیبا معاون پرورشی و ورزشی دبیرستان وهنرستان نمونه اکبریه 1 شرکت داروسازی رها (اصفهان) EmojiAwesome دانلود کتاب نگرشی بر طیف سنجی برهمن موثق طراحی سایت، سئو، تبلیغات در گوگل